روز ملی خلیج فارس
سیاُم آوریل، مصادف با دهم اردیبهشت به عنوان روز ملی خلیج فارس شناخته میشود.
سیاُم آوریل، مصادف با دهم اردیبهشت در تقویم ایرانی به عنوان روز ملی خلیج فارس شناخته میشود. این روز، نماد میراث فرهنگی کهن این سرزمین و تعهد بیچون و چرای آن به حفظ تمامیت ارضیاش است.
ایران و خلیج فارس تاریخچهای پیوسته و در همتنیده دارند که به بیش از دو هزار و پانصد سال میرسد. این پیوند گاهی با تلاشهای خارجی برای تسلط بر منطقه مختل شده، اما همه این تلاشها در نهایت با شکست مواجه شدهاند.
در اعماق آبهای خلیج فارس، بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان قرار دارد. این آبراه همچنین به عنوان یک مرکز راهبردی حیاتی عمل میکند که بخش عمدهای از تجارت بینالمللی ایران از طریق آن انجام میشود.
روز ملی خلیج فارس به ملت ایران یادآوری میکند که رویدادهای سرنوشتسازی که تاریخ این منطقه را شکل دادهاند، تأثیری عمیق بر ایران گذاشتهاند و درسهای مهمیبرای زمان حاضر در بر دارند. این روز آزادی سواحل جنوبی ایران از اشغال استعمار پرتغال را که نزدیک به ۴۰۰ سال پیش رخ داد، گرامی میدارد. همهساله این روز با برگزاری برنامههای سراسری برای بزرگداشت تاریخ، نام و اهمیت راهبردی خلیج فارس همراه است.
در چنین روزی در سال ۱۶۲۲ میلادی، شاه عباس یکم از دودمان صفوی، نیروهای پرتغالی را در جزیره هرمز شکست داد و به ۲۰ سال جنگ و یک قرن سلطه خارجی بر خلیج فارس پایان داد.
در این روز، ملت ایران بار دیگر بر مشروعیت نام خلیج فارس تأکید میکند و از همه ملتهای منطقه میخواهد تا در حفظ این میراث تاریخی مشترک فعالانه مشارکت کنند. خلیج فارس دریای دوستی و همکاری است و ایران همواره پیشگام در حفظ امنیت، ثبات و توسعه پایدار این آبراه حیاتی جهانی بوده است.
نام «خلیج فارس» در اسناد تاریخی
از دوران پیش از امپراتوری پارس سند مکتوبی باقی نمانده است، اما در تاریخ شفاهی و فرهنگ ایرانیان، این آبهای جنوبی را دریای جم، دریای ایران و دریای پارس نامیدهاند.
در سالهای ۵۵۹ تا ۳۳۰ پیش از میلاد، همزمان با حاکمیت امپراتوری پارس بر خاورمیانه، به ویژه تمامی خلیج فارس و بخشهایی از شبهجزیره عربستان، نام دریای پارس به طور گسترده در متون تدوین شده ثبت شده است.
در سفرنامه فیثاغورث، چندین فصل به توصیف سفرهای او همراه با داریوش، پادشاه هخامنشی به شوش و تخت جمشید اختصاص دارد و این منطقه توصیف شده است. از دیگر نوشتههای همدوره، میتوان به کتیبه و سنگنوشته داریوش بزرگ اشاره کرد که در محل تلاقی آبهای خلیج عربی (دریای احمر) و رود نیل و رود روم (دریای مدیترانه کنونی) نصب شده و متعلق به قرن پنجم پیش از میلاد است. در این کتیبه، داریوش پادشاه امپراتوری پارس، آبراه خلیج فارس را دریای پارس نامیده است. از دیگر اسناد مهم نوشته شده در این زمینه، میتوان به نقشه جهان هکاتئوس (۴۷۲ تا ۵۰۹ پیش از میلاد) اشاره کرد که در آن خلیج فارس و خلیج عربی (دریای سرخ) به وضوح مشخص شدهاند. همچنین نقشهای از هرودوت، تاریخنگار بزرگ یونانی (۴۲۵-۴۸۴ پیش از میلاد) باقی مانده که دریای سرخ را به عنوان خلیج عربی معرفی میکند.
در نقشه جهان دیسارک (۲۸۵-۳۴۷ پیش از میلاد) نیز، خلیج فارس و خلیج عربی به وضوح از هم متمایز شدهاند. در همین دوره، بسیاری از نقشهها و اسناد تهیه شده تا قرن هشتم میلادی توسط دانشمندان و پژوهشگران جغرافیایی مانند هکاتئوس، هرودوت (پدر علم جغرافیا)، هیپارک، کلودیوس بطلمیوس، کراتس مالوس و ... و در دوره اسلامی، محمد بن موسی خوارزمی، ابویوسف اسحاق کندی، ابن خردادبه، حرانی (بتانی)، مسعودی، ابوزید بلخی، اصطخری، ابن حوقل، ابوریحان بیرونی و دیگران اشاره کردهاند که در جنوب ایران دریای وسیعی به نام دریای پارس، خلیج پارس، دریای فارس، خلیج فارس، بحر فارس، سینوس پرسیکوس و ماره پرسیکوم و غیره وجود دارد.
در کتابی به نام پریپلوس اریترهای، جهانگرد یونانی قرن اول میلادی، دریای سرخ را خلیج عربی نامیده است؛ اقیانوس هند را دریای اریترهای خوانده؛ آبهای ساحل عمان را دریای پارس نامیده؛ منطقه بارباروس (بین ساحل عمان و یمن) را متعلق به پارس دانسته و خلیج واقع در جنوب ایران را خلیج فارس نامیده است. در توصیف این پهنه آبی، زندگی پارسیان در دو ساحل آن نیز تأیید شده است.
پیش از میلاد مسیح، اعراب بیشتر در حجاز، یمن و سواحل دریای سرخ (خلیج عربی) سکونت داشتند و با خلیج فارس آشنایی چندانی نداشتند. پس از آنکه اردشیر، پادشاه ایران در دوره ساسانی به درخواست سیف بن ذی یزن حاکم یمن برای سرکوب حبشیها به یمن لشکر کشید، این رویداد منجر به تردد اعراب در سواحل خلیج فارس شد. با ظهور اسلام و گسترش این دین به ایران، مهاجرت اعراب به سواحل خلیج فارس افزایش یافت. با این حال، در بیش از ۳۰ کتاب جغرافیایی، تاریخی، ادبی، تفسیر اخلاقی و فقهی، دانشمندان مسلمان و عرب خلیج فارس را توصیف کردهاند. از جمله این کتابها میتوان به البلدان، تاریخ یعقوبی، المغازی، فتوح الشام، فتح العجم نوشته محمد بن عمر (۷۰ هجری قمری)، تاریخ مقیمی، تاریخ الرسل والملوک (محمد بن جریر طبری)، تاریخ بلعمی، آثار ابن خردادبه، ابن فقیه همدانی، اصطخری، مسعودی، مقدسی، ابن حوقل، قزوینی، طاهر مروزی، ناصر خسرو، شمسالدین دمشقی، قدامه بن جعفر، ابن یعقوب، ابن رسته، شهریار رامهرمزی، ابن بلخی، ادریسی، بکران خراسانی، یاقوت حموی، ابوالفدا، نوبختی، جوینی، حاجی خلیفه (چلبی)، جرجی زیدان اشاره کرد که همگی از سال ۲۰۷ هجری قمری به بعد از نام خلیج فارس در آثار خود استفاده کردهاند.
در سال ۱۵۰۷ میلادی، نیروی دریایی پرتغال به فرماندهی آلفونسو آلبوکرک جزیره هرمز را تصرف کرد و این اشغال تا سال ۱۶۲۰ ادامه یافت. در یک مقاله تحقیقی، دکتر ژوزه مانوئل گارسیا، استاد و عضو انجمن جغرافیایی پرتغال بر استفاده از نام خلیج فارس در اسناد رسمی و غیررسمی و نقشههای پرتغال از سال ۱۵۰۷ به بعد تأکید کرده است. نقشههای تهیه شده توسط پرتغالیها از خلیج فارس به عنوان میراث بشری در موزهها نگهداری میشوند. از میان ۵۰ نقشه و نامه مبادله شده بین سالهای ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ میلادی میان حکمرانان خلیج فارس و پادشاهان پرتغال و اسپانیا یا آنهایی که در کتابها و نوشتههای جهانگردان ذکر شدهاند، خلیج فارس با نامهای زیر یاد شده است: ماره دو پرسیا، پرسیکو سینوس، مار پرسیو، سینوس پرسیکو، ماره پرسیکو، مار پرسیانو، پرسیو-پرسیسکی زالیو، پرسیشر گولف، دریای پارس، بحر فارس، پرزا اوبول، پرسیستههابوگت.
کاربرد نام «خلیج فارس» توسط سازمانهای بینالمللی
در تمامی یادداشتها و بخشنامههای سازمان ملل متحد که در زیر به آنها اشاره شده است، درخواست شده که این پهنه آبی واقع در جنوب ایران با نام «خلیج فارس» ذکر شود:
- یادداشت شماره 82 مورخ ۱۰ اوت ۱۹۸۴ (نیویورک)،
- بخشنامه شماره CAB/1/87/63 مورخ ۱۶ فوریه ۱۹۸۷ مدیرکل یونسکو،
- سند شماره ST/CSSER/29 مورخ ۱۰ ژانویه ۱۹۹۰،
- سند شماره AD/311/1/GEN مورخ ۵ مارس ۱۹۹۱،
- سند شماره ST/CS/SER.A/29/Add.1 مورخ ۲۴ ژانویه ۱۹۹۲،
- سند شماره ST/CS/SER.A/29/Add.2 مورخ ۱۸ اوت ۱۹۹۴.